English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3129 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
multivincular U بسیار پیوند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
hydrogen bonding U پیوند هیدروژنی [ایجاد پیوند مولکولی توسط هیدروژن] [در رنگرزی]
vlsi U مجتمع سازی درمقیاس بسیار بزرگ تجمع مقیاس بسیار وسیع
infinity U حجم بسیار بسیار بزرگ که از بیشترین حد تصور هم بزرگتر باشد
super- U کامپیوتر main Frame بسیار قوی برای عملیات ریاضی بسیار سریع
u.h.f. U بسامد بسیار بسیار زیاد
ultra high frequency U بسامد بسیار بسیار زیاد
cray U نوعی کامپیوتر بسیار بزرگ شرکت سازنده کامپیوترهای بسیار بزرگ
quartz clock U بخش کوچکی از کریستال کواترنر که در فرکانس مشخص با اعمال ولتاژ مشخص مرتعش میشود و برای سیگنالهای ساعت بسیار دقیق کامپیوتر ها و سایر برنامههای زمانی بسیار دقیق به کار می رود
state-of-the-art U بسیار پیشرفته یا از نظر تکنیکی بسیار پیشرفته
colligation U پیوند
hyphen U پیوند
hyphens U پیوند
bond U پیوند
consociation U پیوند
ligaments U پیوند
connexion U پیوند
syntheses U پیوند
synthesis U پیوند
ligament U پیوند
relation U پیوند
zonule U پیوند
nexus U پیوند
graft U پیوند
bonding U پیوند
merging U پیوند
grafts U پیوند
grafting U پیوند
anastomosis U پیوند
strapping U پیوند
linkages U پیوند
linkage U پیوند
grafted U پیوند
inosculation U پیوند رگ ها
inosculation U رگ پیوند
ligature U خط پیوند
slurring U پیوند
unrelated U بی پیوند
associated U هم پیوند
slurs U پیوند
slurred U پیوند
slur U پیوند
imping U پیوند
transplantation U پیوند
grafter U پیوند زن
associates U هم پیوند
associate U هم پیوند
graftage U پیوند
connexions U پیوند
connection U پیوند
associating U هم پیوند
link U پیوند
peptide bond U پیوند پپتیدی
syntropy U پیوند سالم
peptide linkage U پیوند پپتیدی
root graft U پیوند ریشهای
confederacies U اتحاد پیوند
protocol U پیوند نامه
confederacy U اتحاد پیوند
organ transplantation U پیوند عضو
outcrossing U پیوند دو نژاد
osteoplasty U پیوند استخوانی
three center bonding U پیوند سه مرکزی
tie bar U اهن پیوند
additives U پیوند کد مخابراتی
dynamic link U پیوند پویا
hybridization U پیوند زنی
buckets U منحنی پیوند
sailmaker splice U پیوند چادردوز
bucket U منحنی پیوند
linked U پیوند یافته
short splice U پیوند کوتاه
single bond U پیوند یگانه
outer connection U پیوند برونی
single bond U پیوند ساده
polar bond U پیوند قطبی
flanges U پیوند لوله
flange U پیوند لوله
splicer U پیوند دهنده
synchondrosis U پیوند غضروفی
syndesmosis U پیوند رباطی
additive U پیوند کد مخابراتی
radio link U پیوند رادیویی
protocols U پیوند نامه
hyphenate U با خط پیوند نوشتن
long splice U پیوند بلند
crossbreed U پیوند زدن
cross breeding U پیوند دوجنس
hydrogen bond U پیوند هیدروژنی
mesalliance U پیوند ناجور
covalent bond U پیوند کووالانسی
metallic bond U پیوند فلزی
communications link U پیوند مخابراتی
communication link U پیوند ارتباطی
cold link U پیوند دستی
cold link U پیوند سرد
chink grafting U پیوند غلافی
localized bond U پیوند مستقر
cut splice U پیوند میانی
linker U پیوند دهنده
graftage U پیوند زنی
eye splice U پیوند چشمی
equatorial bond U پیوند استوایی
engraft U پیوند زدن
electrovalent bond U پیوند الکترووالانسی
doubly linked U با پیوند مضاعف
double bond U پیوند دوگانه
ionic bond U پیوند یونی
link register U ثبات پیوند
defragmentation U پیوند تکه ها
linkage time U زمان پیوند
dative bond U پیوند داتیو
data link U پیوند دادهای
chink grafting U پیوند اسکنهای
axial bond U پیوند محوری
atomic bond U پیوند اتمی
mismarriage U پیوند نامناسب
anaplasty U پیوند کاری
multiple bond U پیوند چندگانه
acetylenic linkage U پیوند استیلنی
acetylenic link U پیوند استیلنی
acetylenic bond U پیوند استیلنی
acetylene linkage U پیوند استیلنی
acetylene link U پیوند استیلنی
acetylene bond U پیوند استیلنی
ablosung U پیوند گسلی
neural bond U پیوند عصبی
back splice U پیوند معکوس
back splice U پیوند وارون
basic linkage U پیوند اساسی
chemical bond U پیوند شیمیایی
chain splice U پیوند زنجیری
bond strength U قدرت پیوند
bond rupture U گسیختن پیوند
bond polarity U قطبیت پیوند
bond order U مرتبه پیوند
bond moment U گشتاور پیوند
bond energy U انرژی پیوند
bond length U طول پیوند
bond distance U طول پیوند
bond angle U زاویه پیوند
bent bond U پیوند خمیده
heat affected zone U ناحیه پیوند
ogee U منحنی پیوند
splice U پیوند زدن
graft U پیوند گیاه
bonding U تشکیل پیوند
association U پیوند ارتباط
splice U پیوند کردن
unions U پیوند وصلت
transplantable U پیوند شدنی
triple bond U پیوند سه گانه
underpass approach U سرازیری پیوند
union U پیوند وصلت
underpass approach U نشیب پیوند
link U پیوند دادن
warm link U پیوند گرم
splicing U پیوند کردن
grafts U پیوند گیاه
splicing U پیوند زدن
splices U پیوند زدن
data link U پیوند داده
grafted U پیوند گیاه
associations U پیوند ارتباط
splices U پیوند کردن
spliced U پیوند زدن
spliced U پیوند کردن
autoplasty U پیوند از خود بخود
bond dissociation energy U انرژی تفکیک پیوند
valence bond theory U نظریه پیوند والانس
chemical bonding U تشکیل پیوند شیمیایی
graft U جفت کردن پیوند
marrige of convenience U پیوند با چشم داشت
bond cleavage U گسسته شدن پیوند
ecumenism U هم پیوند گرایی مذهب
micro to main frame U پیوند ریزکامپیوتر و کامپیوتربزرگ
polar covalent bond U پیوند کووالانسی قطبی
unions U پیوند اتحادیه اتصالی
grafted U جفت کردن پیوند
union U پیوند اتحادیه اتصالی
multicenter binding U پیوند چند مرکزی
grafting U عمل پیوند زدن
bond formation energy U انرژی تشکیل پیوند
back bonding U تشکیل پیوند برگشتی
back bonding U تشکیل پیوند از پشت
trailer tongue [American English] [coupling] [British English] U پیوند به داخل [در تریلر]
conjugated double bond U پیوند دوگانه مزدوج
coordinat covalent bond U پیوند کووالانسی کوئوردینانسی
exocyclic double bond U پیوند دوگانه اگزوسیکلی
intercage bond U پیوند بین قفسی
juncture U پیوند گاه درز
file defragmentation U پیوند تکههای فایل
imping U عمل پیوند زدن
hyphenize U باخط پیوند چسبانیدن
symmetry double bond U پیوند دوگانه متقارن
hyphenate U باخط پیوند چسبانیدن
grafts U جفت کردن پیوند
homopolar bond U پیوند جور قطبی
homograft U پیوند از جنس خود
to be untiedin marriage U پیوند زناشویی کردن
endocyclic double bond U پیوند دوگانه اندوسیکلی
Recent search history Forum search
1incentive
1WHAT IS THE MEANING OF HANANEH
1کارآفرینی
1The present situation in Afghanistan is quite problematic. The country has very little in the way of existing infrastructure, and no real prospects for economic growth aside from the illegal drug trad
2In the Introduction to this book the speed of modern computers was cited as countering the need for some of the early work that was done to make best use of the woefully slow and memory-deficient comp
2crucification
2معنی اسم تیتان چیست؟
2Debonding
1من نتونستم شام بپزم ولی مادرم شام بسیار خوشمزه ای پخت
1من امروز بسیار کار دارم نمیتونم برسم
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com